بسم الله الرحمن الرحیم
اینروزها در سایتها حرف در مورد علی رام نورایی است. بازیگری توانمند، اما مجرمی بزرگ. او مجرم است و جنایت کرده است. او باید به اشد مجازات تنبیه شود.
البته خیلی از مردم ایران مجرمند، منجمله همۀ آنهایی که نه دی به خیابانها آمدندو برای پشتیبانی از انقلاب و رهبرشان راهپیمایی کردند.
در واقع همه مجرمند و فقط عدۀ قلیلی که به اسم جنبش سبز پیگیر براندازی نظامند پاکند.
کسانی که خودشان را آخر اخلاق و منش و آزادی می دانند. برخورد آنها با مردم و هرکسی که طرفدار نظام است یا کاری برای حفظ نظام انجام داده است، نشان دهندۀ این است که چقدر به آزادی بیان و افکار معتقدند.
قسمتی از مصاحبۀ علی رام نورایی را بخوانید:

مدتهاست که گروهی از سینماگران از باندبازی در سینما سخن می گویند اما کسی نیست که به طور جزیی در این باره صحبت کند. واقعا جرا؟
برای همین صحبتهای فراوان دیگران است که من ترجیح می دهم در این باره صحبت نکنم اما فقط در این حد می گویم که باندبازیهای آن قدر امتداد یافته که حدودا دو هفته قبل برای کمک به زلزله زدگان آذربایجان در گردهمایی سینماگران شرکت کردم اما بی دلیل از آن جمع اخراج شدم.
چه کسی شما را اخراج کردید؟
متاسفانه یکی از هنرمندان حاضر در جمع، مرا از جمع اخراج کرد آن هم با بیانی کاملا نامحترمانه. متاسفم برای آن شخص که باندبازی های سینمایی را تا سرحد یک گردهمایی انساندوستانه هم امتداد می دهد.
***

علیرام نورایی بازیگر سینما و تلویزیون در گفت و گو با فارس درخصوص صحبت های کمال تبریزی مبنی بر عدم اخراج وی از محل جمع آوری کمک های مردمی به زلزله زدگان گفت: علیرغم صحبت های آقای تبریزی اعلام می کنم ایشان بنده را از جمع شان اخراج کرده اند.
اینجا هم قسمتی از مصاحبۀ آقای محمد خزاعی تهیه کنندۀ فیلم قلاده های طلا را بخوانید:
من هم ماجرای آقای «علیرام نورایی» را شنیدم و اصلاً انتظار چنین برخوردی را نداشتم. البته من تهران نبودم، اما در جریان وقایع قرار گرفتم و این را هم بگویم که برخورد اخیری که با «علیرام نورایی» جلوی تئاتر شهر صورت گرفته، خیلی بدتر از ماجرای آقای «کمال تبریزی» بوده است. ظاهراً ایشان هنگام برگشت از محل کار، در محوطهی تئاتر شهر با توهین شدید و بیادبی یک بازیگر زن سینما و یکی دو نفر دیگر از دستیار کارگردانهای سینما مواجه میشود که ماجرای آنها مفصل است. جالب اینجاست که این جماعت به آقای «نورایی» گفتهاند به شما پول دادهاند تا خون شهدای ما را پایمال کنید! خب این جمله یعنی چه؟ کاملاً مشخص است که این افراد متعلق به چه جرياني هستند. البته این آدمها بخش بسیار کوچک و محدودی از سینمای ایران را تشکیل میدهند كه تکلیفشان با خودشان هم روشن نيست.
اینها متعلق به تفکر و جریانی هستند که نمیتوانند اندیشه و تفکر «قلادههای طلا» و این دست فیلمها را ببینند. این گروه معدود فکر میکردند که سال 88 قرار است اتفاقاتی در کشور بیافتد. نمیدانستند که مردم در «نه دی» ثابت میکنند که جریان چیز دیگری است و آنها با تمام قدرت و توان از کشورشان دفاع میکنند. آنها بايد بدانند كه مردم ايران تابع ولایت فقیه هستند و نمیتوان این ارادت را از مردم گرفت؛ حتی اگر سختترین مشکلات هم در این مملکت وجود داشته باشد.
من معتقدم که هر کسی باید بتواند آزادانه حرفش را بزند و فیلمش را بسازد؛ البته آثاری که کمک کننده به فضای کشور باشد. قرار نیست اگر فیلمی را دوست نداریم، با عوامل آن برخورد کنیم. اين را هم بدانيد كه این برخوردها مربوط به الان نیست و از همان زمانی که ما در جریان شروع فیلم بودیم، حملات مختلف از طریق فضای مجازی مانند فیسبوک و حتی پیامکهای تهدیدآمیز به بازیگران برای انصراف آنها از فیلم آغاز گرديد و حتی در یک مورد هم باعث انصراف بازیگر فیلم ما شد.

من با شناختی که نسبت به شخصیت آقای «تبریزی» دارم، بعید میدانستم که ایشان چنین برخوردی با یک بازیگر داشته باشد. بايد تحقيق كرد كه آیا عدم شناخت آقای «نورایی» باعث شده تا چنین اتفاقی بیافتد، یا به دليل بازي ايشان در«قلادههای طلا»ست كه آقای «تبریزی» در جمع به ایشان توهین کردهاند؟ دليل هر چه كه باشد، برخورد ایشان در هر دو صورت خوب نبوده است. یک هنرمند باید مراقب منش و رفتار خود باشد. حتی اگر بپذیریم که آقای «تبریزی»، این بازیگر را نمیشناخته، باز هم شیوهی برخورد ایشان و توهین به آقای «نورایی» در جمع بازیگران، اصلاً قابل قبول نیست. من با یک نگاه منصفانه و از روی مصاحبهی خود آقای «تبریزی» که گفته بودند این بازیگر را نمیشناختم، این را عرض میکنم که آقای «تبریزی» میتوانسته ایشان را صدا کند و به صورت دوستانه از او بخواهد خودش را معرفی کند و حداقل بپرسد شما چه کسی هستید که مردم از شما امضا میگیرند؟ اگر هم که ایشان آقای «نورایی» را میشناخته که باید گفت حرکت ایشان اصلاً جالب نبوده است. به هر حال، ما هر کدام با سلیقههای خودمان فیلم میسازیم. آقای تبریزی با نگاه خودشان و آقای طالبی هم با نگاه و اعتقادات خود. این تفاوت سلیقههاست که کار فرهنگی در جامعهی ما را زیبا میکند.
لینکهای مرتبط:
کارگردانی با انبوهی از فیلمهای توقیفی