تقدیم به شهید میثم مقبولی ، حسین غلام کبیری و تمام شهدای فتنه 88
این که خون حسین ابن علی (ع) جوشنده است و در هر عصر و زمان از حلقوم شیعه ای جاری می شود انکار شدنی نیست. همين چند شب پیش ابن زیاد سریال مختار نامه با غیظ فریاد زد. خون حسین خشک شدنی نیست. اما برای من یک نکته  امروز خیلی جالب است. خون حسین (ع) علاوه بر حلقوم بریده تمام مظلومان عالم ، از آیه آیه قران هم جاریست. می گویید نه  به این  سه پرده و شباهتهای آن ها دقت کنید.
پرده اول:
زمان عاشورای سال 61 هجری
قاری قرآن : حسین ابن علی ابن ابی طالب(ع) .تنها با هفتاد و دو پروانه
سمت: امام سوم شیعیان. جانشین به حق پیامبر و نه البته خارجی. آموزگار شهادت ......سید الشهدا.. سید جوانان اهل بهشت. سفینه النجاه شیعیان ....
 مکان تلاوت : بازار کوفه، سر نی..نه مجلس یزید و تشت زر.... نه ، خوب گوش کن هنوز هم صدای تلاوت قران از حنجره بریده حسین ابن علی (ع ) می آید. اگر این صدای حسین(ع) نیست ، پس چیست که بعد از 1400 سال هنوز از آیه آیه قرآن بلند است
راستی یک سوال: آیا حسین(ع) در گودال قتلگاه هم قرآن خوانده است برای راهنمایی زینب (س) که باز شناسید بدنی را که سر ندارد؟؟؟؟؟؟(ببخشید ولی این سوال را لازم دارم برای پرده سوم)
قاتل : اسب سواری به نام شمر لعنت الله علیه ماموریت یافته از کاخ سبز شام
پرده دوم :
زمان : دی ماه 1۳۵9
 قاری : سید حسین علم الهدا فرزند  آیت الله سید مرتضی علم الهدا فرزند.... همین طور بگیر تا برسی به حسین ابن علی(ع)
سمت: فرمانده سپاه هویزه .. تنها با 72 دانشجوی پیرو خط امام همین طور بگیر تا برسی به عاشورای 61 هجری
مکان: کربلای هویزه  هویزه ، داخل سنگر ، دل شب.. آیا این سکوت شب است که صدای تلاوت حسین را در دشت پخش می کند.
نه خون رنگین اوست : بعد از شهادت تکیه ای کاغذ خونی از جیبش پیدا می شود که روی آن نوشته: باید با قران انس بگیرم: باید آیات خدا بخوانم و بعد حفظ کنم و بعد زمزمه کنم و بعد سرود کنم و بعد شعار کنم و با این شعار در انتظار شهادت بمانم و بمانم از فردا حتما بیشتر قرآن خواهم خواند.
آری حسین از فردا بیشتر قرآن خواند: فردا های زیادی است که حسین قرآن می خواند و این فردا ها هنوز تمام نشده. این صدای حسین است که از حنجره قاریان شهید بر می خیزد. این امتداد صدای تلاوت حسین ابن علی(ع) است بر سر نی
قاتل : تانک سواری ماموریت یافته از کاخ سبز بعث
پرده سوم:
زمان: خرداد سال یک هزار و سیصد و اشک . نیمه های شب
قاری: میثم مقبولی تنها پسر خانواده مقبولی، آرام و محجوب و با حیا به روایت مادر بزرگ و .... با وضویی که برای آخرین بار به نیت شهادت گرفته و از خانه به قصد ماموریت خارج شده
سمت: بسیجی ، مسجدی،  مسئول اطلاعات عملیات پایگاه و... این هم روایت مادرش: از 12 سالگی به بعد، میثم دیگر برای ما نبود، برای بسیج بود.» می‌گویم ناراحت نبودید از این حضور مستمر، می‌گوید:«نه، چون جای خوبی بود. من به وضوح می‌دیدم که رفتارش با هم‌سن و سال‌هایش فرق می‌کرد و به این امر افتخار می‌کردم. خیلی‌ها را تشویق به حضور در بسیج کرد و حالا خیلی از دوستانش که به ما سر می‌زنند، می‌گویند به تشویق میثم وارد بسیج شده‌اند و اگر به جایی رسیده‌اند، مدیون او هستند.
مکان تلاوت : در حین گشت مشغول گشت ، نیمه‌های شب در یکی از کوچه‌های فرعی،
قاتل: مزدا سواری ماموریت یافته از دل کاخ سبز فتنه :  
پدر شهید: مزدا3 با سرعت بالای 100 که در خیابان فرعی خیلی عجیب به نظر می‌رسد به میثم می‌زند و…
و این هم روایت تلاوت های جاری میثم از زبان خواهرش : پای کامپیوترش که بود قرآن می‌خواند، قرآن‌های زیادی را به صورت فایل صوتی در سیستم گذاشته بود و به من هم همیشه می‌گفت قرآن خواندنت را ترک نکن؛ قرآن اگر از خانه‌ای برود، نور رفته است.
جواب سوال پرده اول : داداش میشه بازم قرآن بخونی ... دلم برای صدات تنگ شده
 واین بار تلاوت قرآن حسین ابن علی(ع) از حنجره چه کسی جاریست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

http://9dei.com/shownews.aspx?Id=76